پرسیدند...
 
عشق
در پی آن نگاه های بلـــــــــند حسرتی ماند و آه های بلــــــــند
 
 
جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 9:54 ::  نويسنده : پریسا
پرسیدند که چرا دیر کرده است؟

نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟

خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است
امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است

خندید به سادگی ام آینه و گفت احساس پاک تو را زنجیر کرده است
...
گفتم از عشق من چنین سخن مگوی

گفت خوابی سالها دیر کرده است

در آینه به خود نگاه می کنم

آه عشق او مرا عجیب پیر کرده است

راست گفت آینه که منتظر نباش

برای همیشه دیر کرده است

*
*
هٍــــی آدم ها...



باور کنیــــد می خواهــــم از شمــــا دورترین بمانــم...



نــــزدیک کـــه می شوید،



ســــردی ِ عاطفــــه هایتـــان،



وجـــــودم را می لرزاند...



... محـــــضٍ رضای ِ خــــدا...



دور بمــــــانـــید.




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


عمیق ترین حادثه در زندگی مردن نیست: بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند وتو از ان رسم محبت بیاموزی...
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس nafaseeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 49
بازدید کل : 46317
تعداد مطالب : 81
تعداد نظرات : 31
تعداد آنلاین : 1



Iconha